از همانجاست كه جريان خبري مذاكرات هستهاي در 6دوره وين هدايت شده است.سوم آذرماه سال گذشته وقتي سيد عباس عراقچي معاون وزير خارجه با اين نوشته «سلام بر روح دانشمندان شهيد هستهاي. برنامه غنيسازي ما به رسميت شناخته شد. تقديم به ملت سرفراز ايران به پاس 10سال مقاومت و ايستادگي.» نخستين پيغام توافق در مذاكرات ژنو 3 را از صفحه توئيترش منتشركرد پيغامي هم به غرب داد: اين بار ايران است كه جريان خبري مذاكرات را در دست گرفته است.
مذاكرهكنندگان ايران ميدانستند در جنگ رسانهاي، كسي كه ضربه اول را بزند افسار جريان خبري را بهدست گرفته است و شايد به واسطه همين پيغام يك خطي عراقچي هم بود كه بعدها هر چه مذاكرهكنندگان آمريكا سعي كردند با انتشار بيانيه، با حضور در كنگره يا در كنفرانسهاي خبري مدعي شوند حق غنيسازي براي ايران پذيرفته نشده، نتوانستند؛ نهايتا وندي شرمن معاون وزير خارجه آمريكا 3ماه پس از توافق ژنو در سفري كه به سرزمينهاي اشغالي داشت در جمع مقامات رژيم صهيونيستي اعتراف كرد كه امكان غنيسازي براي ايران وجود دارد.
ايران بعد از 11سال مذاكره به تجربه فهميده بود كه مذاكرات فقط پشت ميز دنبال نميشود و بخشي از اين نبرد ديپلماتيك در جبهه ديگري در جريان است؛ در جبهه ديپلماسي رسانهاي. تا پيش از آنكه مذاكرات ژنو يك مهرماه 92كليد بخورد، مايكل مان سخنگوي كاترين اشتون در مذاكرات استانبول، مسكو، بغداد و سرانجام آلماتي نقش خود را به خوبي ايفا ميكرد. او بدون هيچ رقيبي با نشستهاي خبري متعددي كه برگزار ميكرد، با حضور فعال در فضاي مجازي و با فراهم كردن امكان گفتوگو با رسانههاي خارجي، ايران را مقصر در به نتيجه نرسيدن مذاكرات جلوه ميداد، اما در ژنو ورق برگشت. در آن مذاكرات يك نكته براي نخستين بار در رسانههاي خارجي منتشر شد: هيأت پرشمار رسانهاي كه به همراه هيأت ديپلماتيك ايران به ژنو رفته بودند. محمدجواد ظريف ميدانست اين هيأت پرشمار رسانهاي به هيأت ديپلماتيك ايران اعتبار ميدهد و جريان خبري مذاكرات را از دست رسانههاي خارجي در ميآورد. او البته ترفندهاي ديگري هم بلد بود.
عبور از حصارها
در جريان مذاكرات وين 6 خبرنگار خبرگزاري جمهوري اسلامي مينويسد: ديوارها و حصارهاي امنيتي مأموران اتريشي و اروپايي مانع از دسترسي خبرنگاران به اعضاي هيأت مذاكرهكننده ايراني نشد. تسلط اعضاي هيأت مذاكرهكننده به فناوري ارتباطي تلفنهاي همراه و آشنايي آنها با خبرنگاران شبكه ارتباطي خبرنگاران ايراني را گستردهتر كرد تا جايي كه رقباي خود در رسانههاي خارجي را پشت سر گذاشتند.
محمدجواد ظريف به اذعان خود بخش زيادي از بازخوردهاي گفتوگوهاي هستهاي را از طريق اظهارنظرهايي كه در صفحه شخصياش منتشر ميشد دريافت ميكرد و عباس عراقچي معاون امور حقوقي و بينالملل ظريف تا حدودي همين نقش را از طريق توئيتر ايفا كرد. عراقچي حتي در مذاكرات وين6و گفتوگوهاي دوجانبه ميان ايران و آمريكا نيز بيكار ننشست و با گوشي خود عكس وزير امور خارجه آمريكا و قائممقام وي را درخلال مذاكرات در صفحه اينستاگرام خود قرارداد؛ تصويري كه براي عراقچي هم تا حدودي حاشيهساز شد.
نبرد در واشنگتنپست
مذاكرهكننده ايراني به خوبي ميدانست از رسانه چه ميخواهد. بهنظر ميرسد محمد جواد ظريف و سيدعباس عراقچي در اينجا هم يك تقسيم بندي در وظايف دارند. ظريف افكار عمومي خارج از مرزهاي ايران را نشانه گرفته و عراقچي بهدنبال اقناع افكار عمومي داخل ايران است. ظريف پيش از آغاز مذاكرات وين 6مقالهاي در روزنامه واشنگتنپست چاپ آمريكا منتشر كرد و يك پيغام معنادار هم براي افكار عمومي غرب و هم براي سياستمداران غربي داد: او براي سياستمداران غربي نوشت كه براي استفاده از فرصتها، توهمات را كنار بگذاريد و اجازه ندهيد برخي توهمات، حركت چشمگيري را كه براي پايان دادن به يك بحران غيرضروري و گشودن افقهاي جديد آغاز شده، از مسير خود خارج كند.
و در ادامه به افكارعمومي غرب يادآوري كرد كه در سال 2005ايران پيشنهادهايي براي حل مسئله هستهاي داده بود كه غرب با زياده خواهي از پذيرفتن آنها سرباز زد. اين مقاله در حالي منتشر شد كه حسن روحاني رئيسجمهور كشورمان هم در اوايل تشكيل دولتش در مقالهاي با عنوان «چرا ايران بهدنبال تعامل سازنده است» كه در همين روزنامه منتشر شد از طرف غربي خواسته بود فرصت را براي تعامل با ايران مغتنم بشمارند. چند روز بعد از آنكه مقاله ظريف در واشنگتنپست منتشر شد اين بار جان كري نوشتهاي را در اين روزنامه منتشر كرد و در آن نوشته به صحبتهاي ظريف پاسخ داد. او مدعي شد كه ايران هنوز بايد اثبات كند كه برنامه هستهاي اين كشور بهصورت كامل صلحآميز است.
اما دست بالا را در اين پينگپنگ رسانهاي ظريف گرفت. او بعد از آنكه جان كري مقالهاش را در واشنگتنپست نوشت، ويدئويي 5دقيقهاي كه به زبانهاي چيني، عبري، عربي، فرانسه، آلماني و انگليسي ترجمه شده بود از خود در يوتيوب منتشر كرد و به غرب هشدار داد تا ابد فرصت براي مذاكره وجود ندارد و آنها بايد دست از زياده خواهي بردارند و اشتباه سال 2005را تكرار نكنند.
خبرنگاران ايران؛ منبع خبري خبرنگاران خارجي
در خلال مذاكرات تيم مذاكرهكننده ايران يك سياست رسانهاي جالب را هم در پيش گرفتند. سيدعباس عراقچي در ژنو و وين نشستهاي مختلفي براي خبرنگاران داخلي كشور برگزار ميكرد. خبرنگاران رسانههاي خارجي اجازه ورود به اين نشستهاي خبري را نداشتند. به اين ترتيب بعد از پايان نشستهاي خبري، اخبار آنگونه كه تيم مذاكراتي ايران ميخواست به رسانههاي خارجي درز ميكرد. اينگونه هم بود كه جريانسازي خبري از دست مايكل مان سخنگوي كاترين اشتون خارج شده و بهدست خبرنگاران ايراني مستقر در آسترايا سنتر يا همان مركز رسانهاي مقر سازمان ملل در وين افتاده بود.
در وين 6كه مذاكرات 18روز طول كشيد حساسيت مذاكرات ايجاب ميكرد 2نشست خبري برگزار شود. ظريف علاوه بر نشست خبري مشترك كه با كاترين اشتون برگزار كرد يك نشست خبري براي نمايندگان رسانههاي خارجي برگزار كرد تا همچنان افكار عمومي آن سو را تغذيه كند و يك نشست خبري جداگانه براي رسانههاي داخلي گذاشت و جزئيات بيشتري از مسائلي كه جلوي توافق را گرفته بود بهدست داد.
خبرنگار بيبيسي از اين ماجرا گلايه كرده و گفته بود هيأت ايراني، به هر دليلي كه هنوز براي رسانههاي خارجي روشن نيست، فقط رسانههاي ايراني را به جلسات توجيهياش دعوت ميكند؛ چه در اين دور مذاكرات و چه دفعات قبل.البته چنين رفتار مشابهي از سوي مذاكرهكننده آمريكايي نيز در مذاكرات سر زده بود. در مذاكرات وين6جان كري وزير امور خارجه آمريكا پس از گفتوگوها با ايران يك نشست خبري برگزار كرد كه در آن ماري هارف سخنگوي وزارت خارجه اين كشور و وندي شرمن معاون او حضور داشتند. نكته درخور توجه در اين نشست خبري اين بود كه ماري هارف خود اجراي جلسه را برعهده گرفته بود و با نام بردن از چند خبرنگار از آنها خواست تا سؤالات خود را از وزير خارجه آمريكا بپرسند.
3خبرنگار رسانههاي خارجي حاضر در محل سؤالات خود را از جان كري پرسيدند و جان كري نيز پاسخهاي نسبتا طولاني به آنها داد. پس از آن هم كري به همراه ماري هارف سالن را ترك كرد تا بار ديگر مركز استرايا سنتر در همهمه خبرنگاران حاضر در محل فرو رود. چنين رفتاري يعني برگزاري نشست خبري براي خبرنگاران غيرايراني را وندي شرمن معاون كري نيز در مذاكرات نشان داده بود.
نظر شما